یه سری از مشکلاتمون از اون جایی شروع شد که ...
گذاشتیم هر کس در مورد هرچی میخواد
دروغ به ناف مردم ببنده!!
بعضی وقتا تنها راه فرار
موندنه ...
-----------------------------
ز.ن*: بعضی وقتا درست ،
وقتی که داریم کار درست
رو انجام میدیم انگشت
اتهام رو به سمت ماست
تنها راه فرار ازش پایبندی
به کاریه که داریم انجام
میدیم به شرطی که ،
درست باشه...
---
*= زیر نوشت
لطفا مثل شعر نخونید :|
همه ما...
هر از گاهی!
باید!!
چشامون رو
ببندیم
و فکر کنیم!!!
به چیزایی
که
باید..
شاید آرامش...
پ.ن: سود نداشته باشه که حتما داره ضرر نداره... ببندیم چشمامونو...
دعوت من بصرف یه موسیقی...
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند...
دریا که آرام شد ...
صیاد ها آمدند...
پ.ن : برای اون دوستی که میگفت منتظر دستی بودم که نرسید...
به جای دریای آرام دلی آرام آرزو کنیم...
همون قدری که شما منتظر شنیدن صدای یکی باشید
همون قدرم هم اون میتونه منتظر شنیدن صدای شما باشه...
#دست به کار شیم ...
اگه عاشق باشی ندبه خوندن جمعه و شنبه نداره ...
پ.ن: #همین طوری به بهانه جمعه ، #بغض نوشت #بی سر و پا
ادامه نوشت : البته اگه عاشق کسی هستید حتما لازم نیست ندبه براش بخونید..
ی پیام ی هویی کافیه...
جواب منو نمیدی ؟
حالا که از پیشم رفتی منو فراموش کردی ؟
دیگه تو قلبت جایی ندارم ؟
این چه حرفیه میزنی ؟
مگه نمیبینی زیر این همه خاک حبس شدم ؟
((حبیبُ مالک لا تردُّ جوابَنا
انسَیتَ بعدى خُلَّةَ الاحبابِ؟
قال الحبیبُ :
و کیف لى بجوابِکُم و ان رهینُ جنادلٍ و ترابٍ))
پ.ن: از عاشقانه های امام علی بر سر مزار هستی اش ، فاطمه...
فلسفه اخلاق ، ص 249
همیشه دچار اتفاقاتی میشیم تو زندگی ...
که خواه ، ناخواه زبون به گلایه باز میکنیم که،
چرا بین این همه آدم این بلا باید سر من بیاد ؟
در اینجور مواقع دوتا راه داریم ...
اولیش اینکه تا ابد به لعنت فرستادن به اقبالمون ادامه بدیم...
دوم اینکه قبل از این که اوضاع بدتر بشه ،
به نفع خودمون تغییرش بدیم...
شما کودوم رو انتخاب میکنی ؟