اشک نوشت

اشک نوشت

"اشــک" اگر نباشد ...
"چشـم" معنایی ندارد ...
به احترام "اشــک" ...

آخرین اشکـ نوشت ها
پر بیننده ترین اشکـ نوشت ها
آخرین نظرات

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

گذشته ها...

خوب یا بد گذشت ...

گاهی خنده بر لب داشتیم گاهی بغض در دل یا "اشک" در چشم...

گاهی سیر شدیم از زندگی ...

گاهی امیدوار ، به آینده ...

شاید باید باور داشت زندگی گذر همین خنده ها و "اشک" هاست ...

زیرا زندگی منتظر خنده و گریه کسی نمی ماند ...

برای "آن" ها فرقی ندارد که زندگی بر یکی سیاه میگذرد و بر دیگری سفید ...

پس شاید بهترش آن است که ...

خوب باشیم ؛ هر " آن " بهتر از " آن" قبلی حتی قبلی اش و حتاتر همه قبل هایش...

ببخشیم ؛ هر " آن " راحت تر از پیش تا ببخشایند بر ما هر " آن " آسان تر از پیش از آن ...

شاید کم کم وقتش شده باشد که کمی بوخوریم هر چه غصه است درون خودمان و اشک هامان را بریزیم

درون خودمان ...

شاید باید کمی لبخند هدیه داد ...

...

---------------------------------------------------------------

* " آن " : لحظه، بخوانید فرصت ، زمان




http://bayanbox.ir/view/847246416750943556/ea.gif


۰ ۱۶ بهمن ۹۴ ، ۰۲:۴۷
اشک

گیر کرده جایی بین بین خودم و "خود" ام ...

خودم چیزها میخواست...

"خود" ام یک چیز میخواست ...

رهایی از زمان و مکان را طلب کرده بود "خود" ام ...

گفتم صبر کند ...

صبر کند ...

و صبر کند ...

رهسپار شدم در ها را یکی یکی ؟ نه چند تا چندتا میکوبیدم تا پیدا کنم

آنچه را که "خود" ام خواسته بود ...

کمک خواستم از خداوندی اش که کمک کند بیابمش

اما اشتباه رفتم

همه اش اشتباه بود ...

خواستی را باید از خودش میخواستم که عزیز میگرداند عزیزانش را ...

و ذلیل میکند...


http://naghashemaher.persiangig.com/image/%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%DB%8C%20%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%20%D8%A7%D8%B2%201%20%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%20%D8%A7%DA%AF%D8%A8%D8%B1%DB%8C.jpg

۱ ۰۶ بهمن ۹۴ ، ۰۲:۵۵
اشک